آمار بازدید

از تاريخ 90/05/17
کل بازدید کنندگان: 2253792
کل صفحات بازدید شده: 5444785
مخاطبین امروز: 33
بازديد امروز: 54
بازدید شما : 1

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق

چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور این جا

ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد

زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر

چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد

یعنی از وصل تواش نیست بجز باد به دست

 

(حافظ)

 

☼☼☼

 

همچو فرهاد بود كوه كني پيشه ما

كوه ما سينه ما ، ناخن ما ، تيشه ما

بهر يك جرعه مي ، منت ساقي نكشيم

اشك ما ، باده ما ، ديده ما ، شيشه ما

ماه من ، شاه من

بيا اي تاج سرم

بيا بنشين به برم

دل به يار بيوفاي خويشتن

دادم و ديدم سزاي خويشتن

زخم فرهاد و من از يك تيشه بود

او به سر زد من به پاي خويشتن

هركه ننشيند به جاي خويشتن

افتد و بيند سزاي خويشتن

 

تصنيف همچو فرهاد

(بيات ترك)

براي وبلون و كمانچه

 

 

اين تصنيف رو خيلي ها اجرا كرده اند

از جمله بانو پريسا ، مرضيه و  محمدرضا شجريان

كه همه از نمونه هاي بينظير هستند

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آخرین نت های منتشر شده