این بخش آرشیو سایت قدیمی است که از سال 89 تا 99 فعال بود!

لینک های دانلود در این بخش فعال نیستند !

اما فایل ها در بخش های جدید سایت قابل دسترس هستند. درباره سایت قدیمی زخمه های عاشقانه بیشتر بخوانیم ...

 

طریـــــــــق عاشقی خودبیــــــــــن نـــداند

نداند هیــــچ، هــــــــــر کس ایــــــــن نداند

تفــــــــــاوت هاست در آغــــــــــــاز و پایان

غــــــــم اسفنــــــــد، فـــــــــــروردین نداند

برو ای زاهــــــــد و از فقــــــــه کــــــم گوی

دل مـــا غیـــــــــر عشقــــــش دیـــن نداند

چــــــــه می دانی تو از اســــــــــــرار بـاده

سبــــــک سر، دردِ ســــر سنگیــــن نداند

چــــــــــه آمــــــــــد بر سر مهــــرآفرینــــان

که کس در شهــــــــر ما جــــــز کین نداند

دعـــــــــــــایی کن دل مخمـــــــــــور ما را

که شیــــخ ما بجــــــــز نفــــــــــرین نداند

به چشمت عکس یوسف هم کند زشت

اگــــــــر آیینــــــــــه دار آییــــــــــــن نــداند

فــــــــلک تا چند فرهــــــــــادی درین کوه

دهـــــــد جان از غم و شیــــــــــرین نداند

بیــــــــا شادی کن ای عاشق که ساقی

گشـــــــــادی در دل غـــــــــمـگین نــداند

بزن جــــــــامی و خوش باش و میندیش

که صوفــــــی غیر ازاین تسکیـــــن نداند

 

مهران نيك سيما (صوفي)

 

درود و صد درود

سال نو مسيحي آمد و من همچنان به ياد شما بودم...

هر لحظه آن را براي شما آرزوي سلامتي و سلامتي آرزوهايتان را دارم.

 

 

عذر تقصير !

در گير درس و مشق بودم و اين روز ها كه ايام امتحانات است كمي سرم خلوت شده !!!

 

چند نفر از  عزيزان نت ها و آهنگ هايي را امر فرمودند. به چشم تقديم خواهد شد. فقط قدري مجال ...

 

اون نگاه گرم تو جام شراب

اما سراب

زندگي بي چشم تو رنج و عذاب

رنج و عذاب

آه  من ترسم شبي دامنت بگيره

با دلم بازي مکن عاشق و اسير

ترسم بميره

...

 

ادامه متن ترانه ...

 

دانلود ترانه  زندگي

با صداي عبدالوهاب شهيدي

 

چند  تصنيف و ترانه دلنشين و قديمي هم تقديم شما مي شود

 

اله ناز  - بنان 

مرغ شباهنگ - محمودي خوانساري

نمي دوني - عبدالعلي وزيري

سرگشته  - قوامي

شبگرد - كوروس سرهنگ زاده

شد خزان - بديع زاده

زهره - داريوش رفيعي

 

داستان كوتاه سه تار از جلال آل احمد 

 

يک سه تار نو و بی روپوش در دست داشت و يخه باز و بی هوا راه می آمد.از پله های مسجد شاه به عجله پايين آمد و از ميان بساط خرده ريز فروش ها و از لای مردمی که در ميان بساط گسترده ی آنان، دنبال چيزهايی که خودشان هم نمی دانستند، می گشتند، داشت به زحمت رد می شد. سه تار را روی شکم نگه داشته بود و با دست ديگر، سيم های آن را می پاييد که به دگمه ی لباس کسی يا به گوشه ی بار حمالی گير نکند و پاره نشود. عاقبت امروز توانسته بود به آرزوی خود برسد. ديگر احتياج نبود وقتی به مجلسی می خواهد برود، از ديگران تار بگيرد و به قيمت خون پدرشان کرايه بدهد و تازه بار منت شان را هم بکشد. موهايش آشفته بود و روی پيشانی اش می ريخت و جلوی چشم راستش را می گرفت.گونه هايش گود افتاده و قيافه اش زرد بود.ولی سر پا بند نبود و از وجد و شعف می دويد.اگر مجلسی بود و مناسبتی داشت، وقتی سر وجد می آمد، می خواند و تار می زد و خوشبختی های نهفته و شادمانی های درونی خود را در همه نفوذ می داد. ولی حالا ميان مردمی که معلوم نبود به چه کاری در آن اطراف می لوليدند، جز اينکه بدود و خود را زودتر به جايی برساند چه می­توانست­ بکند؟

 

 

داستان كامل ...

 

بخش جديدي در سايت قرار دادم با عنوان متن ترانه ها ، و سعي مي كنم متن ترانه ها و آهنگ ها رو جمع آوري و در اين قسمت قرار بدم. لطفا اگر به ترانه خاصي علاقه داريد متن اون رو با هر چه جزئيات بيشتر در باره سازنده ، تاريخچه و... براي سايت ارسال كنيد تا با نام شما منتشر بشه

 

تالار گفتگو  رو هم مدتي بود چون وقت نداشتم و از نظر امنيتي هم خيلي دردسر داره و بايد كلي مراقبش بود بشته بودم. اما اينبار درون همين سايت راه اندازي شد و با همون نام كاربري كه در سايت ثبت نام مي كنيد به اين تالار هم دسترسي خواهيد داشت. اميدوارم محيط مناسبي براي گفتگو هاي هنري شما باشد

دسترسي به تالار

 

 

براي اطلاع از پست هاي جديد از طريق ايميل ، شركت در تالار گفتگو و استفاده از دفعات دانلود نا محدود

در سايت ثبت نام كنيد

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آمار بازدید

از تاريخ 90/05/17
کل بازدید کنندگان: 2270781
کل صفحات بازدید شده: 5471466
مخاطبین امروز: 31
بازديد امروز: 32
بازدید شما : 1